![]() |
تجربیات رانندگی - نسخهی قابل چاپ +- دورهمی خانم ها (http://khanumha.com) +-- انجمن: خانمانه ها (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=28) +--- انجمن: پیشرفت شغلی و درسی بانوان (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=32) +--- موضوع: تجربیات رانندگی (/showthread.php?tid=280) |
RE: تجربیات رانندگی - Targol - ۱۴۰۱/۲/۲۱ وای سوفی مرسیییی دلگرمی دادی. فکر نمیکردم این خرابکاری پارکینگم افرین داشته باشه ![]() RE: تجربیات رانندگی - Sufii - ۱۴۰۱/۲/۲۱ ترگل جان بنظر من همینکه جرات کردی ماشینو تو این شلوغی تنها بردی بیرون افرین داری...با همین فرمون برو جلو، تو شوماخر میشی? RE: تجربیات رانندگی - Targol - ۱۴۰۱/۲/۲۱ وای خیلی هیجان زده شدمممم ![]() RE: تجربیات رانندگی - صنوبر۷۱ - ۱۴۰۱/۲/۲۱ ترگل من رانندگی میکنم کم ولی پارکنینگمون جوریه که باید سر ته بیایم تو.منم خودم راحت کردم با کله میام تو کلا کمک گرفتن از بقیه زیادم بد نیست مخصوصا همسایه که خب اعتماد داری من تا حالا چند بار از مردم خواستم پارک کنن برام ![]() ![]() RE: تجربیات رانندگی - Mari90 - ۱۴۰۱/۲/۲۱ منم یکی دیگه از خاطراتمو بگم شاید ۵-۶ سال قبل رفته بودیم شهرمون بعد من خواهرمو برداشتم که بریم شیرینی بخریم و یکم بگردیم موقع برگشت سر کوچه شیرینی فروشه یه حالت گودی داشت مثل جوی آب هست اونجوری یعنی باید رد میشدی یا اگر می ایستادی برای ادامه راه باید با گاز بیشتر می رفتی که خاموش نکنی. آقا من اونجا سه بار خاموش کردم خخخخ بعد کوچه منتهی به چراغ قرمز بود دیگه ماشینهایی که پشت چراغ قرمز بودن نگاه میکردن... یه آقایی که پشت فرمون بود و داشت نگاه میکرد گفت خانم بیشتر گاز بدین تا رد بشه کلاج هم حواستون باشه گفتم ممنون و خدا روشکر از اونجا نجات پیدا کردیم دیگه نگم که خودم و خواهرم چقدر خندیدیم اون که روسریش هم گرفته بود جلو صورتش که آشنا نبینه ما رو خخخ RE: تجربیات رانندگی - Almam - ۱۴۰۱/۲/۲۱ وای بچه ها عاشقتونم ![]() ![]() ![]() ترگل این تاپیک بالا اومدنی مطمئنم که کار خودته ![]() ![]() RE: تجربیات رانندگی - Targol - ۱۴۰۱/۲/۲۲ بچهها آقاهه اومد که ماشینو برام بیاره تو. میگه بیا یه کار اصولی کنیم. تو بشین بیار. من کمک میکنم. بنده خدا کلی هم وقت گذاشت برام توضیح داد. اخرش گفتم ول کن من استرس دارم بیا ببر تو رو خدا. گفت باشه. یه چیزی بگم؟ الان خیلییی حس بدی دارم. اون بنده خدا خیلی دوستانه خواست کمکم کنه. اما احساس میکنم در نظرش خیلی خنگ اومدم. رومم نشد بگم تو تئوری همسرم بهم گفت. اما خوب باید بشینم. انقد نگران بچهها بودم که بالا مامانم از پسشون برنمیاد همون یه ذره گیراییمم از دست دادم. حالا یه جوریم ![]() RE: تجربیات رانندگی - artatam - ۱۴۰۱/۲/۲۵ ترگل جان اصلا فکرش رو هم نکن. خیلی از ما در شرایطی که استرس داریم اسم مون رو هم ممکنه یادمون بره. دم اون آقاهه خیلی گرم خیلی خوشم اومد از حرفش. کار اصولی ترگل دمت گرم که میگی هر کی مسخره ام کنه باهاش می خندم. بچه ها چقدر مهربونی و کمک کردن خوبه چقدر خوبه که اون آقاهه با مهربونی به ترگل گفته چرا نمیری؟ اون یکی آقاها گفته بیا کار اصولی کنیم همه اینا خیلی قشنگن دنیا با مهربونی و کمک جای بهتری میشه برا همه. برا اینکه اسپم نشه ترگل جان سعی کن اصلا عجله نکنی نصفه شب که هیچ کس نمیاد پارکینگ برو در آرامش هر کاری دوست داری بکن. از کلاج هم غافل نشو حلال 90 درصد مشکلات در رانندگیه. ترگل من یه بار ماشینم یه نیم چرخش افتاد تو جوی آب. بعد یه آقاهه اومد راهنمایی کنه که رد شم گفتم می ترسم میشه شما بشینی؟ فکر کن من خیلی سال بود رانندگی می کردم و تو جاده هم اگه لازم باشه میرم ولی اونجا عین بچه ها گفتم میترسم RE: تجربیات رانندگی - Targol - ۱۴۰۱/۲/۲۵ آرتاتام باورت نمیشه چقد کامنتت به دلم نشست. مرسی که اینا رو گفتی ![]() RE: تجربیات رانندگی - artatam - ۱۴۰۱/۲/۲۶ آره ترگل جون واقعا باورم نمیشه ولی خوشحالم که به دلت نشسته دوستم. |