(۱۴۰۰/۸/۱، ۰۸:۳۱ عصر)youtab نوشته است: راست میگی ترگل؟زود که هست. اما دیدم نگاه میکنن گفتم حالا اشکال نداره. یه دونه چکوندم با قطره چکون دادم
زود نیست؟
چیکار کردن؟

نه نونا جون دکتر گوارششون گفت به وقتش شروع کنید. یعنی همون ۶ ماهگی.
نونا جون وزن دو برابر زمان تولد برای این بچهها زودتر از بچههای دیگه به دست میاد. به خاطر همین تا جاییکه میدونم نمیشه ملاک قرار داد. منم آمادگی این حرفو داشتم ولی خوب گفت به موقعش.
دختر من وقتی شیرشو عوض کردیم چند روز هنوز مقاومت میکرد تا بالاخره قبول کنه این اون شیری که خیلی اذیتش میکرد نیست. دکترش هم گفته بود نتیجه رو بعد دو هفته بگید. اون موقعی که شیر اذیتش میکرد اصلا شیشه رو نمیگرفت حتی وقتی خیلی گرسنه اش بود. الان اگه گرسنه اش باشه اکثرا جنگ نداریم با هم.
عزیزم منم خودم مشکل دارم و وافعا این موضوع اذیتم میکنه. وقتی شیر میخوره انقد قربونش میرم و حالم خوبه. اما وقتی ۶-۷ ساعت تلاش میکنم و نمیخوره، وای نمیدونین چقد بهم میریزم. پا میشم میرم سراغ اون یکی قلم تا فراموش کنم. حتی احساس میکنم ناخوداگاه رو رابطهام باهاش اثر گذاشته. تو تئوری میدونم دارم گند میزنم با این رفتارم ولی اون لحظات اصلا این موضوع به فکرم نمیرسه.