صنوبر خودمم شاخ دراوردم سکه طلای تقلبی انداخت بهم. سال ۹۶-۹۷ بود برای عروسی فامیل همسرم از پاساژ بوستان خریدم یه هفته بعد عروسی خالش با شرمندگی زنگ زد گفت به همسرم تازه گفت نمیخواستم بگما ولی گفتم شاید تعداد بیشتری خریده باشید
منو میگی اصلا آتیش گرفتم سرکار بودم همسرم گفت سریع رفتم بانک پرینت حسابمو گرفتم با مهر بانک که ساعت کارت کشیدنم معلوم باشه بعد رفتم صرافی طرف خود اصلی نبود منم یادم نبود از می گرفتم براش پیام گذاشتم گفتم بگید تماس بگیره قصد پیگیری دارم برگشتم محل کار انتظار عذرخواهی داشتم طرف زنگ زد طلبکار که سکمو عوض کردی اینو که گفت دیگه گفتم بیچارت میکنم گفتم ببین بینوا این یدونه سکه که چیزی نیست شده به اندازه ده تا سکه خرج کنم اینقدر میبرم میارمت آبروت بره صبحش رفتم پونک ادرس دادسرای اونجا رو گرفتم همون بالاهای پونک بود رفتم تا ظهر معطل شدم دادیار ( فکر کنم) خانم بود رفتم بهش گفتم گفت واقعیتش دستت جایی بند نیست اما برات دستور بازبینی دوربین میزنم یا اینکه گفت برو واحد پولی ارزی ما سمت فاطمی اونجا بزنن ( دقیق یادم نیست چی گفت) گفت از ترس ابروش کوتاه میاد بهش زنگ زدم الان پونک بودم دارم میرم فاطمی
بعد قطع کردم دیگه کلی زنگ زد جوابشو ندادم زنگ زده بود همسرم ( روز اول دعوا که کردیم همسرم هی میگفت ولش کن من میگفتم نه به من که گفت عوضش کردی همسرم بهش برخورد با موبایلش زنگ زد بار اخرت باشه توهین میکنی شمارشو گویا همونجا سیو کرده بود) که آقا خانومت داره چکار میکنه من اصلا بی ادبی نکردم گفتم شاید اشتباه ما روگرفته!!!! بعد از ظهر تشریف بیارید حلش کنیم خلاصه بعد از ظهر رفتم طبق ساعت پرینت بانک دوربین رو چک کرد قشنگ مشخص بود یکیشون که همونجا بود اومد سکه رو از پشت پایین بهم بده یهو برگردوند سر جاش از کشوی کنار سکه دراورد داد بهم خلاصه عذرخواهی کرد هرچند بخوره تو سرش عذرخواهیش سکه صحیح داد
منم دیگه پیگیری نکردم البته گویا میکردمم دستم جایی بند نبود چون اونقدر وصوح فیلم نداشت که بتونم ثابت کنم این همون سکه هست صرفا بحث ابروش بود ترسید
صنوبر من بالای پانزده ساله ازش خرید میکنم اما خب یه طلافروشیه دیگه نه نمیتونم بگم خیالت کامل جمع مگه صرافی معتبر نبود اما خب فکر کنم گاها سر خود اینام کلاه میره ولی خب من بهش اعتماد میکنم
اگه خواستی ادرسشو بدم
منو میگی اصلا آتیش گرفتم سرکار بودم همسرم گفت سریع رفتم بانک پرینت حسابمو گرفتم با مهر بانک که ساعت کارت کشیدنم معلوم باشه بعد رفتم صرافی طرف خود اصلی نبود منم یادم نبود از می گرفتم براش پیام گذاشتم گفتم بگید تماس بگیره قصد پیگیری دارم برگشتم محل کار انتظار عذرخواهی داشتم طرف زنگ زد طلبکار که سکمو عوض کردی اینو که گفت دیگه گفتم بیچارت میکنم گفتم ببین بینوا این یدونه سکه که چیزی نیست شده به اندازه ده تا سکه خرج کنم اینقدر میبرم میارمت آبروت بره صبحش رفتم پونک ادرس دادسرای اونجا رو گرفتم همون بالاهای پونک بود رفتم تا ظهر معطل شدم دادیار ( فکر کنم) خانم بود رفتم بهش گفتم گفت واقعیتش دستت جایی بند نیست اما برات دستور بازبینی دوربین میزنم یا اینکه گفت برو واحد پولی ارزی ما سمت فاطمی اونجا بزنن ( دقیق یادم نیست چی گفت) گفت از ترس ابروش کوتاه میاد بهش زنگ زدم الان پونک بودم دارم میرم فاطمی

منم دیگه پیگیری نکردم البته گویا میکردمم دستم جایی بند نبود چون اونقدر وصوح فیلم نداشت که بتونم ثابت کنم این همون سکه هست صرفا بحث ابروش بود ترسید
صنوبر من بالای پانزده ساله ازش خرید میکنم اما خب یه طلافروشیه دیگه نه نمیتونم بگم خیالت کامل جمع مگه صرافی معتبر نبود اما خب فکر کنم گاها سر خود اینام کلاه میره ولی خب من بهش اعتماد میکنم
اگه خواستی ادرسشو بدم