رخشید دهنت سرویس داشتم مینوستم از بس بخاطر حضورت استرس داشتم غلط نگم جلوی همه چی یه فکر کنم گذاشتم
مثلا دادیار
شعبه مالی ارزی

کاملا موافقم همسرم اون موقع هی میگفت بابا واش کن اتفاقه دیگه پیش اومد دیگه تموم شد چیه پا شدی رفتی دادسرا و … میگفتم تو بگو هزار تومن یارو منو هالو گیر اورده ازونورم تهمت کلاهبرداری زده که سکه منو عوض کردی
بعد همسرمم با تاسف سرشو تکون میداد اما وقتی به نتیجه رسیدم باورش نمیشد
مثلا دادیار
شعبه مالی ارزی

کاملا موافقم همسرم اون موقع هی میگفت بابا واش کن اتفاقه دیگه پیش اومد دیگه تموم شد چیه پا شدی رفتی دادسرا و … میگفتم تو بگو هزار تومن یارو منو هالو گیر اورده ازونورم تهمت کلاهبرداری زده که سکه منو عوض کردی
بعد همسرمم با تاسف سرشو تکون میداد اما وقتی به نتیجه رسیدم باورش نمیشد
