۱۴۰۰/۸/۲، ۰۷:۳۵ عصر
ترگل جون قربونت همه روشهارو امتحان کردم دیگه آخرین تیر ترکشمم زدم تاپمو سوراخ کردم شیشه رو گذاشتم زیرش قشنگ آماده خوردن بود تا لبش خورد به نوک شیشه فهمید گریه کرد یکساعت تلاش کردم نسد تا سینه خودمو دادم خورد البته همون پنج دقیقه. همسرمم امروز یه دو ساعت باهاش بازی کرد تا شیر بخوره یه شیشه هم خودش دست گرفت داشت میخورد یاد بگیره اصلا. حالا جالبه هر کار دیگه ایو تقلید میکنه براش زبون درمیاوردم اونم زبون در میاورد سر شیر ولی تقلید نمیکنه.
لیانه جون باز خدارو شکر پسرت تو خواب لااقل میخوره دختر من تو خوابم حواسش هست مامانشو دق بده
فاطمه جان اصلا به حرفا گوش ندادی تو اون وضعیت شوهرت میگه چایی بریز
والا بخدا ظلمه
.ندا جان مگه آلرژی داره؟ یا خودت فکر میکنی؟ اگه بحث کره بود باید به گوشتم واکنش میدادا. حالا از دکترت بپرس تا اون موقع هم به قول ترگل کره نخور
میبینی مینو جان همه داریم مینالیم
لیانه جون باز خدارو شکر پسرت تو خواب لااقل میخوره دختر من تو خوابم حواسش هست مامانشو دق بده

فاطمه جان اصلا به حرفا گوش ندادی تو اون وضعیت شوهرت میگه چایی بریز

.ندا جان مگه آلرژی داره؟ یا خودت فکر میکنی؟ اگه بحث کره بود باید به گوشتم واکنش میدادا. حالا از دکترت بپرس تا اون موقع هم به قول ترگل کره نخور
میبینی مینو جان همه داریم مینالیم
