۱۴۰۱/۱۱/۱۹، ۰۸:۴۳ عصر
صنوبر شیدا ترگل مرسی
اره فقط خدارو شمر اولا روی رگ کنارپیشونی نبود که خون فواره بزنه نشه کنترلش کرد تنها چیزی که از برادرم یاد گرفته بودم این بود که به هر نحو ممکن دو طرف زخم رو از اول تا لحظه بیمارستان فشار بدم هرچند خیلیم موفق نبودم چون سوراخم شده بود اما با هر بدبختی ای بود نگهشون داشتیم لبه ها رو کنار هم ( من طاقت نداشتم زورم به دست و پا زدنش نمیرسید همسرم دست و پاشو بین پاهاش گذاشت این کارو انجام داد تا رسیدن بیمارستان) اونجام خواستن اورژانس سریع بخیه بزنن نذاشتم کفتم با متخصص پوست صحبت کنم خلاصه بدبختی بعد یک ساعت اومد گفت سه چهار ساعت دیگه فشاربدید اگر کامل بند اومد بخیه نمیکنیم اما بعیده که خدارو شکر بند اومد
اره فقط خدارو شمر اولا روی رگ کنارپیشونی نبود که خون فواره بزنه نشه کنترلش کرد تنها چیزی که از برادرم یاد گرفته بودم این بود که به هر نحو ممکن دو طرف زخم رو از اول تا لحظه بیمارستان فشار بدم هرچند خیلیم موفق نبودم چون سوراخم شده بود اما با هر بدبختی ای بود نگهشون داشتیم لبه ها رو کنار هم ( من طاقت نداشتم زورم به دست و پا زدنش نمیرسید همسرم دست و پاشو بین پاهاش گذاشت این کارو انجام داد تا رسیدن بیمارستان) اونجام خواستن اورژانس سریع بخیه بزنن نذاشتم کفتم با متخصص پوست صحبت کنم خلاصه بدبختی بعد یک ساعت اومد گفت سه چهار ساعت دیگه فشاربدید اگر کامل بند اومد بخیه نمیکنیم اما بعیده که خدارو شکر بند اومد