گپ خانم های باردار

[شیطون خانم]

شیطون خانم منم همون 6 ساعت خواب مفیدم هست اما از اول خودمو عادت دادم همش به سمت چپ و راست بخوابم منم بعضی شبا کلافه ام هی این پهلو اون پهلو میشم بعد بلند میشم میرم دستشویی بیام خوابم میبره بخاطر دستشویی نیستا اما همین که میرم و میام انگار آروم میشم اصلا هم تحمل گرما ندارم خونه گرم باشه از کلافگی خوابم نمیبره

اما من دوست ندارم این دوران تموم بشه! نمیدونم بعد این دوران چه سختیهایی تو راهه راستش یکم میترسم اما به این دوران عادت کردم حس خوبی دارم بهش

دقیقا همین طوریه. تا سرویس میرم میام خوب میشم اون بدن درد و سفتی شکم از بین میره با اینکه اصلا نیازی به دستشویی رفتن هم نبوده 
من قبلا همش رو شکم میخوابیدم خیلی سختی کشیدم تا عادت رو شکم خوابیدنم رفت دیگه کمر هم بعضی وقتها از دستم در میره   

منم دوست ندارم تموم بشه و حس اینکه کمتر از ی ماه دیگه به دنیا میاد منو میترسونه  نگین چه مادر نامهربونی هستم ولی خیلی میترسم هم از عمل، هم از اون ماساژی که میگن بعد عمل شکم میدن و خیلی درد داره. هم از روزایی که گریه میکنه و دنیای ناشناخته بعدش. مخصوصا وقتی میرم تاپیک مادران میخونم مخصوصا ماجراهای لیانه که نی نی اش کولیک داره، من خیلیییی دیگه میترسم و همش میگم من انقدر  قوی نیستم این طوری باشه بچه من میرم از خونه تا بزرگ بشه برگردم    خدا منو ببخشه بعضی وقتها فکر میکنم کاش دکمه برگشت داشت   واسه همه اینا من همش حسم اینه که من مثل بقیه مادر مهربونی نیستم با اینکه شخصیتی آدم سختی نیستم و خیلی بچه هاییییی خواهرم دوست دارم ولی کلا اعصاب نق و نوق بچه بازی باهاشون به ندرت دارم