بچه ها زیادی مرتب بودنم برعکس،میشه
در واقع از اونور میزنه بیرون
پدرشوهر من از اینا بوده که هرروز حموم میرفته
هرروز لباساشو اتو میزده کلا میز اتو اون وسط،بوده
جوراباش باید عین هم بوده مثلا شوهرم میگفت نمیتونست خم بشه میگفت ببین عین هم باشه بعد،اونم حوصله نداشت الکی میگفت آره خودش بعدا میدیده میگفته نههه یکی طوسیه تیرس مثلا یکی نوک مدادی
بهش بعضی وقتا میگم تو که بابات انقدر مرتب بود چرا اینجوری شدی.میگه اه حوصله،ندارم خخخ
همیشه هرچی دم دستشه،میپوشه شده،کلی لباس داره ولی کل زمستون رو با یه،بلوز سر میکنه هی،میشوره دوباره میپوشه
اه همیشه دو تا لباس که،آب ازش،آویزونه تو حمومه
پری گفتی شعمدونی
شعمدونیها و کالانکوا منو ببینین
در واقع از اونور میزنه بیرون
پدرشوهر من از اینا بوده که هرروز حموم میرفته
هرروز لباساشو اتو میزده کلا میز اتو اون وسط،بوده
جوراباش باید عین هم بوده مثلا شوهرم میگفت نمیتونست خم بشه میگفت ببین عین هم باشه بعد،اونم حوصله نداشت الکی میگفت آره خودش بعدا میدیده میگفته نههه یکی طوسیه تیرس مثلا یکی نوک مدادی
بهش بعضی وقتا میگم تو که بابات انقدر مرتب بود چرا اینجوری شدی.میگه اه حوصله،ندارم خخخ
همیشه هرچی دم دستشه،میپوشه شده،کلی لباس داره ولی کل زمستون رو با یه،بلوز سر میکنه هی،میشوره دوباره میپوشه
اه همیشه دو تا لباس که،آب ازش،آویزونه تو حمومه
پری گفتی شعمدونی
شعمدونیها و کالانکوا منو ببینین
![[تصویر: 20230304_170329_moez.jpg]](https://s2.uupload.ir/files/20230304_170329_moez.jpg)