(۱۴۰۲/۲/۱۱، ۰۲:۱۲ عصر)B and I نوشته است: یعنی فکر نکنم هیچ بچه ای برای خواب شبش انقدر که پسر من اذیتم میکنه،اذیت کنه...بهار پسر من
از نوزادیش تا الان که دو سالش چند روز دیگه تموم میشه،شبی ده بار،بیست بار تا صبح بیدار میشه
انقدر دلم واسه یه خواب آسوده تنگگگگ شده
نمونه ش همین امروز دارم میمیرم از بیخوابی، گنگ و گیج نشستم تو دانشکده و هیچ کاری نمیتونم بکنم....
دارو هم میخوره ولی زیاد خوب نشده ...
خلاصه که هرکس میتونه شب آسوده بحوابه خوشا به احوالش،و قدر بدونه،موقع خوابش منم یاد کنه

من به معنای واقعی تموم دارم میشم از این نخوابیاش و بدخوابیاش
بهار مراحلی که انجام دادی تو اتاقش بخوابه رو وقت کردی بگو برامون
من همه جام درد میکنه از بس عین دربه درا هنه جای خونه خوابیدم

