۱۴۰۲/۵/۲۷، ۰۹:۵۱ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۲/۵/۲۷، ۱۰:۳۹ عصر، توسط night star.)
سلام به همگی
خوب من یه خواهر کوچکتر از خودم دارم که خیلی خیلی متفاوت با منه. مامانم میگه من سر یک سالگی کاملا جمله بندی شده صحبت می کردم و این اتفاق سر یک هفته افتاده بود. یعنی مادرم عازم سفر بوده و من رو میذاره پیش مادر بزرگم و خوب خونه شلوغ و خاله ها و دایی هایی که همه مجرد بودن و من براشون اسباب بازی محسوب میشدم. تا از سفر برگرده بچه ای که کلمه می گفته با جمله بندی کامل صحبت می کنه و البته کتاب داستان هم برام خیلی می خوندن و همه اینا تاثیر داشت. ولی خواهرم وقتی به دنیا اومد چون ما تقریبا همه صحبت هاش رو متوجه می شدیم اصلا نیازی نمیدید که به خودش زحمت بده (حال صحبت کردن نداشت) البته مهد هم میرفت ولی پروسه صحبت کردنش در چهارسالگی کامل شد ولی مشکل دیگه نداشت رنگ ها، حیوانات، اعداد و اشکال رو به خوبی می شناخت، پازل و جورچین و لگو رو سریع درست میکرد. هوش خوبی داشت و بعدا که به صحبت کردن افتاد بسیار یهو پر حرف شد. خلاصه همه موارد رو باید باهم باید سنجید
بعدا نوشت. البته شایدهم انقدر ذهنش پی شیطنت و خطاکاری بود فرصت به صحبت کردن نمی رسید
خوب من یه خواهر کوچکتر از خودم دارم که خیلی خیلی متفاوت با منه. مامانم میگه من سر یک سالگی کاملا جمله بندی شده صحبت می کردم و این اتفاق سر یک هفته افتاده بود. یعنی مادرم عازم سفر بوده و من رو میذاره پیش مادر بزرگم و خوب خونه شلوغ و خاله ها و دایی هایی که همه مجرد بودن و من براشون اسباب بازی محسوب میشدم. تا از سفر برگرده بچه ای که کلمه می گفته با جمله بندی کامل صحبت می کنه و البته کتاب داستان هم برام خیلی می خوندن و همه اینا تاثیر داشت. ولی خواهرم وقتی به دنیا اومد چون ما تقریبا همه صحبت هاش رو متوجه می شدیم اصلا نیازی نمیدید که به خودش زحمت بده (حال صحبت کردن نداشت) البته مهد هم میرفت ولی پروسه صحبت کردنش در چهارسالگی کامل شد ولی مشکل دیگه نداشت رنگ ها، حیوانات، اعداد و اشکال رو به خوبی می شناخت، پازل و جورچین و لگو رو سریع درست میکرد. هوش خوبی داشت و بعدا که به صحبت کردن افتاد بسیار یهو پر حرف شد. خلاصه همه موارد رو باید باهم باید سنجید
بعدا نوشت. البته شایدهم انقدر ذهنش پی شیطنت و خطاکاری بود فرصت به صحبت کردن نمی رسید