۱۴۰۰/۱۱/۲، ۰۱:۲۷ عصر
رز جانم آخه هنوز نافش نیفتاده چجوری ماساژش بدم اخه میترسم
بعد تازه آروغشم گاهی نمیگیرم از ترس اینکه گردنش شله هنوز واقعا آروغ گرفتن خیلی سخته من فقط بلندش میکنم پشتش چندتا ضربه آروم میزنم میبینم خبری نیس یا شکمش کار میکنه یهو
نونا جان قطره رو خریدم کی بهش بدم؟ وقتی بیداره همینجوری بریزم تو بینیش؟ دراز کش باشه یا اول بلندش کنم رو دستم ؟
بچم ی کوچولو زردی هم داره امروز دکتر گفت خیلییی کم
گفتم خب بخاطر غذاهای گرمونه ای ک میخورمه؟ من اجیل و روغن محلی و ی مدل آبگوشت با مرغ خونگی و داروهای محلی میخورم گفت ن ربطی نداره
گفتم خب اتاقش رو خنک تر ازین کنم ؟ اخه دستاش سرده ی کوچولو ی دستکش نازک میزنم براش با ی روانداز نازک لباسم ک چندتا نخی تنشه هوای خونه هم ن گرمه ن سرد
بازم گفت خوبه
نمیدونم چرا نمیشد از این دکتره حرف کشید
بعضیا چقدر بی حوصلن
دکتر اوندفعه هم ک رفتم از رفتار منشیش اصلا خوشم نیومد خیلی بی حوصله و بی ادب بود انگار با خودشم دعوا داشت
بعد تازه آروغشم گاهی نمیگیرم از ترس اینکه گردنش شله هنوز واقعا آروغ گرفتن خیلی سخته من فقط بلندش میکنم پشتش چندتا ضربه آروم میزنم میبینم خبری نیس یا شکمش کار میکنه یهو
نونا جان قطره رو خریدم کی بهش بدم؟ وقتی بیداره همینجوری بریزم تو بینیش؟ دراز کش باشه یا اول بلندش کنم رو دستم ؟
بچم ی کوچولو زردی هم داره امروز دکتر گفت خیلییی کم
گفتم خب بخاطر غذاهای گرمونه ای ک میخورمه؟ من اجیل و روغن محلی و ی مدل آبگوشت با مرغ خونگی و داروهای محلی میخورم گفت ن ربطی نداره
گفتم خب اتاقش رو خنک تر ازین کنم ؟ اخه دستاش سرده ی کوچولو ی دستکش نازک میزنم براش با ی روانداز نازک لباسم ک چندتا نخی تنشه هوای خونه هم ن گرمه ن سرد
بازم گفت خوبه
نمیدونم چرا نمیشد از این دکتره حرف کشید
بعضیا چقدر بی حوصلن
دکتر اوندفعه هم ک رفتم از رفتار منشیش اصلا خوشم نیومد خیلی بی حوصله و بی ادب بود انگار با خودشم دعوا داشت