۱۴۰۰/۱۱/۲۹، ۰۹:۴۵ صبح
لیانه جانم حست رو چند ماهه دارم اما به قول خودت چاره ای نیست...
رز جانم "حس باخت" ی که گفتی عمییییقا از وجود من گفتی...
پسر منم دقیقا نونا جون, خونه جدید ببینه وای نگم براتون که چه میکنه, حوری که نفس براش نمیمونه, یا مثلا عمه کوچیکش که تقریبا هرروز میبینه و عاشقشه هم اگر با هیجان بهش سلام کنه دیگه تمومه, میزنه زیر گریه و قطعش نمیکنه... باید با ملایمت و انگار نه انگار طوری بیان سراغش یا استقبال...
رز جانم "حس باخت" ی که گفتی عمییییقا از وجود من گفتی...
پسر منم دقیقا نونا جون, خونه جدید ببینه وای نگم براتون که چه میکنه, حوری که نفس براش نمیمونه, یا مثلا عمه کوچیکش که تقریبا هرروز میبینه و عاشقشه هم اگر با هیجان بهش سلام کنه دیگه تمومه, میزنه زیر گریه و قطعش نمیکنه... باید با ملایمت و انگار نه انگار طوری بیان سراغش یا استقبال...