۱۴۰۰/۱۲/۱۱، ۱۰:۵۰ عصر
شدنش که میشه... نمی خوام که همسر ناراحت بشه... ناراحت هم نه ها، نمیخوام از خانواده ش دورش کنم... چون در کل آدمای بدی نیستن و مشخصا فقط از من خوششون نمیاد که بهشون حق هم میدم ولی اهمیتی هم برام نداره تا وقتی باعث دلمشغولیم نشه...
حالا الان که اکثر مراسما کنسله ولی مثلا این مدت که فکر می کردم، می بینم مثلا باید می رفتم یه تیپ عالی میزدم و خرید سنگین می کردم، یه آرایشگاه عالی هم حتی با دادن پول بیشتر می رفتم نه اینکه با مانتوشلوار برم بشینم توی بله برون و عقد... می گفتمم اینقدر هزینه شد چون باید سریع میرفتم دنبالشون... و وقتی ببینن پسرشون بخاطر بچه بازیشون زیرفشار رفت دیگه تکرار نمیکنن...
یا مثل کژال باید سفورش غذا بدم وقتی می بینم ارزشی برای مهمون قائل نیستن...
یا خودمو سرگرم کنم با بچه و همون همسر رو بفرستم کارا رو بکنه ووووو....
حالا الان که اکثر مراسما کنسله ولی مثلا این مدت که فکر می کردم، می بینم مثلا باید می رفتم یه تیپ عالی میزدم و خرید سنگین می کردم، یه آرایشگاه عالی هم حتی با دادن پول بیشتر می رفتم نه اینکه با مانتوشلوار برم بشینم توی بله برون و عقد... می گفتمم اینقدر هزینه شد چون باید سریع میرفتم دنبالشون... و وقتی ببینن پسرشون بخاطر بچه بازیشون زیرفشار رفت دیگه تکرار نمیکنن...
یا مثل کژال باید سفورش غذا بدم وقتی می بینم ارزشی برای مهمون قائل نیستن...
یا خودمو سرگرم کنم با بچه و همون همسر رو بفرستم کارا رو بکنه ووووو....
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم