آره زیر 26 تا 28 طبق نرمال زوده (برای پسرا حتی 28 کفش حساب میشه)، ولی یه وقت میبینی بچه آمادگی داره... منم 2 از شیر گرفتم ولی هنوز پوشک میشه...
من دوره ی هاجر سجاد رو گرفتم و توی کتاب تربیت جنسیش هم اشاراتی داره (در مورد خود از پوشک گرفتن نه، در مورد تربیت جنسی در از پوشک گرفتن)
خیلی خوبه که اینقدر مستقله... بدون که تنها نیستی خواهرم
میگنننننننننن این بچه ها بزرگ می شن آروم میشن
الله اعلم 
نونا جون شما چون دخترت مشکلی نداشته شاید باعث شده این حس رو داشته باشی... ولی برای من نوعی واقعا واقعا غذا خور شدنش (حتی کم)، موهبتی بود که ما رو از ریفلاکس نجات داد... البته 6 ماهی طول کشید اما بالاخره تموم شد... و ما تونستیم یه نفس بکشیم...
----------------------------------------------
ولی بچه ها تو رو خدا اینقدر تمرکز روی غذای بچه نکنید... بچه ها در کشور و خونه ای که قحطی زدگی نداره، گشنه نمی مونن... همونی که می خوره براش بسه... چه یه لقمه چه 10 لقمه... این غذا درست کردن دائمی تا 1 سالگی هست، توجه رو بردارید و فقط محیط و غذا رو فراهم کنید و بذارید خودش بخوره... اگه بزرگتره از معجزه ی فینگرفود غافل نشید... بعد از 1 دیگه غذای سفره می خوره و همه چیز بهتر میشه...
از یک سالگی هم هر چی بزرگتر هم میشن حجمش کمتر میشه و ما سر یک سال واقعا حجم غذاش نصف شد!!!! هر چی بیشتر توجه کنید، آسیب بیشتری به بچه وارد میشه چون می فهمه چقدر حساسید... و این خیلی بده... همین امروز یکی اومد بچه ی 3.5 ساله داشت که می گفت هم پوشک میشه و هم باید یکی بهش غذا بده و خیلی اذیت می کنه... مدیر اونجا دقیقا همینا رو گفت (من از حرفاش حس می کنم روانشناسی خونده بود چون واقعا به انواع مشکلات بچه ها مسلط بود و مثل یک متخصص حرف می زد)... گفت توجه رو نباید با غذا از شما بگیره.. توجه رو از غذا بردار، زمان دیگه براش حسابی وقت بذار... داری توجه توی غذا رو می گیری باید یه جایی جبران کنی تا او بدونه که توجه رو از طریق غذا نمی تونه بگیره، ولی توی اون زمان دوتاییتون توجه عالی می گیره...
و بعدش هم گفت تا اردیبهشت اگه درست شد می تونید اگه جا داشتیم بیاید ثبت نام کنید، اگه نشد نمی تونیم بپذیریم چون باعث پسرفت بقیه ی بچه ها هم میشه... چه توی پوشک چه بحث غذا...
من دوره ی هاجر سجاد رو گرفتم و توی کتاب تربیت جنسیش هم اشاراتی داره (در مورد خود از پوشک گرفتن نه، در مورد تربیت جنسی در از پوشک گرفتن)
خیلی خوبه که اینقدر مستقله... بدون که تنها نیستی خواهرم



نونا جون شما چون دخترت مشکلی نداشته شاید باعث شده این حس رو داشته باشی... ولی برای من نوعی واقعا واقعا غذا خور شدنش (حتی کم)، موهبتی بود که ما رو از ریفلاکس نجات داد... البته 6 ماهی طول کشید اما بالاخره تموم شد... و ما تونستیم یه نفس بکشیم...
----------------------------------------------
ولی بچه ها تو رو خدا اینقدر تمرکز روی غذای بچه نکنید... بچه ها در کشور و خونه ای که قحطی زدگی نداره، گشنه نمی مونن... همونی که می خوره براش بسه... چه یه لقمه چه 10 لقمه... این غذا درست کردن دائمی تا 1 سالگی هست، توجه رو بردارید و فقط محیط و غذا رو فراهم کنید و بذارید خودش بخوره... اگه بزرگتره از معجزه ی فینگرفود غافل نشید... بعد از 1 دیگه غذای سفره می خوره و همه چیز بهتر میشه...
از یک سالگی هم هر چی بزرگتر هم میشن حجمش کمتر میشه و ما سر یک سال واقعا حجم غذاش نصف شد!!!! هر چی بیشتر توجه کنید، آسیب بیشتری به بچه وارد میشه چون می فهمه چقدر حساسید... و این خیلی بده... همین امروز یکی اومد بچه ی 3.5 ساله داشت که می گفت هم پوشک میشه و هم باید یکی بهش غذا بده و خیلی اذیت می کنه... مدیر اونجا دقیقا همینا رو گفت (من از حرفاش حس می کنم روانشناسی خونده بود چون واقعا به انواع مشکلات بچه ها مسلط بود و مثل یک متخصص حرف می زد)... گفت توجه رو نباید با غذا از شما بگیره.. توجه رو از غذا بردار، زمان دیگه براش حسابی وقت بذار... داری توجه توی غذا رو می گیری باید یه جایی جبران کنی تا او بدونه که توجه رو از طریق غذا نمی تونه بگیره، ولی توی اون زمان دوتاییتون توجه عالی می گیره...
و بعدش هم گفت تا اردیبهشت اگه درست شد می تونید اگه جا داشتیم بیاید ثبت نام کنید، اگه نشد نمی تونیم بپذیریم چون باعث پسرفت بقیه ی بچه ها هم میشه... چه توی پوشک چه بحث غذا...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم