ماهور جون خیلی خوبه که 1300 کیلوکالری.. من زیر 1000 تا مصرف میکنم جدیدا.. اما خب، بخاطر بهم ریختگی هورمونی کاهشی هم ندارم.
فقط پنجشنبه و جمعه که از حالت رژیم خارج شدم (البته هر روزش یکساعت پیاده روی رو انجام دادم) نیم کیلو افزایش وزن داشتم.
فاطمه جان، باور کن شما وزنت بخاطر بهم ریختگی خوابته. وگرنه حتما مادر خانه دار فعالیتش خیلی هم زیاده..
من واقعا نمیدونم به کدام دکتر غدد مراجعه کنم. هر دکتری میرم فقطدوست داره آزمایش تیرویید و قند بنویسه. قندم که حدود 70-80 تغییر میکنه. اما، برای تیروییدم دارو تنظیم کنه و تمام!
بابا بقیه هورمونها غم انگیزن! یه توجهی هم به اونها بفرمایید.. ابدا! هیچ به خودشون زحمت نمیدن. یعنی به اندازه موهای سرم دکتر تیرویید عوض کردم.
خلاصه که من میتونم بگم نان را به کل از برنامه م حذف کردم، برنج در طول هفته دو سه وعده در حد پنج شش تا قاشق، شیرینی و بستنی و شکلات که هلاکش بودم کامل حذف شده، بیسکوییت و کلوچه در حد هفته ای یک دونه، صبحانه فقط یک لیوان آب سیب یا یه چیز پروتیینی مثل یک ریزه مرغ یا نصف لیوان شیر میخورم. نهار هام اکثرا گیاه خامه، گاهی هم گیاه پخته بدون سس. شام هم که یه چیز حداقلی میخورم (بجز دو روز آخر هفته که مهمونی باشیم.) اما، خب از روز 14 فروردین تا الان از 60 به 58.3 رسیدم.
البته خب، ترازو عقربه ای قدیمیه 57 ام بهم نشون داد.. ولی خب دقیقش الان همینه.
دو روز در هفته هم یوگا میکنم. روزی حداقل یکساعت نرمش و پیاده روی دارم... متاسفانه فرجی در کاهش وزنم ایجاد نمیشه.
فقط پنجشنبه و جمعه که از حالت رژیم خارج شدم (البته هر روزش یکساعت پیاده روی رو انجام دادم) نیم کیلو افزایش وزن داشتم.
فاطمه جان، باور کن شما وزنت بخاطر بهم ریختگی خوابته. وگرنه حتما مادر خانه دار فعالیتش خیلی هم زیاده..
من واقعا نمیدونم به کدام دکتر غدد مراجعه کنم. هر دکتری میرم فقطدوست داره آزمایش تیرویید و قند بنویسه. قندم که حدود 70-80 تغییر میکنه. اما، برای تیروییدم دارو تنظیم کنه و تمام!
بابا بقیه هورمونها غم انگیزن! یه توجهی هم به اونها بفرمایید.. ابدا! هیچ به خودشون زحمت نمیدن. یعنی به اندازه موهای سرم دکتر تیرویید عوض کردم.
خلاصه که من میتونم بگم نان را به کل از برنامه م حذف کردم، برنج در طول هفته دو سه وعده در حد پنج شش تا قاشق، شیرینی و بستنی و شکلات که هلاکش بودم کامل حذف شده، بیسکوییت و کلوچه در حد هفته ای یک دونه، صبحانه فقط یک لیوان آب سیب یا یه چیز پروتیینی مثل یک ریزه مرغ یا نصف لیوان شیر میخورم. نهار هام اکثرا گیاه خامه، گاهی هم گیاه پخته بدون سس. شام هم که یه چیز حداقلی میخورم (بجز دو روز آخر هفته که مهمونی باشیم.) اما، خب از روز 14 فروردین تا الان از 60 به 58.3 رسیدم.
البته خب، ترازو عقربه ای قدیمیه 57 ام بهم نشون داد.. ولی خب دقیقش الان همینه.
دو روز در هفته هم یوگا میکنم. روزی حداقل یکساعت نرمش و پیاده روی دارم... متاسفانه فرجی در کاهش وزنم ایجاد نمیشه.