۱۴۰۱/۲/۲۹، ۱۱:۲۰ صبح
یوتاب الان توی اضطراب جدایی هستید و صبر و حضور ۱۰۰٪ شما، مهمترین مرحله برای نچسب شدنه... توی این دوره سعی کن اصلا دست کسی ندیش جز پدرش (اگه می مونه) و همیشه جلوی چشمش باشی، بعد از ۱۸ ماهگی خیلی خوب میشه... اما اگه الان بخوای ازش جدا بشی تا آخر عمر اون استقلالی که باید کسب کنه آسیب می بینه چون نتونسته اعتماد کنه، درسته فقط به شما نتونسته اعتماد کنه، ولی چون شما تمام دنیاشی، توی اعتماد کردن به دنیا دچار مشکل میشه...
اگر قبول موضوع برات سخته، روانشناسی یونگ، بحث طرحواره ها خیلی می تونه ذهنت رو آماده ی این چند ماه بکنه... کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید، جفری یونگ در این مورد هست که چه مشکلاتی، چه آسیب هایی رو می سازه و از این نظر که ریشه ی اکثرشون بر میگرده به صفر تا سه سال، ما می فهمیم برای رخ ندادن یه مشکل در آینده، الان چطوری بهتره که رفتار کنیم...
و یه نکته ای که به ذهنم میرسه رعایت روتینه، درسته که آدم نیاز به معاشرت داره ولی مهمونی های شبانه مناسب بچه نیست، سعی کن در هر صورت زمان خوابش دیگه خونه باشید... عروسی رو زود بیای خونه به نفع خودتونه چون هم فشار زیادی به پسرت وارد نمیشه و هم حجم زیاد محرک نمی بینه، به روتینش هم میرسه، صداها هم توی سرش اذیت نمی کنه... غذای عروسی هم فکر کنم زیاد مناسب نباشه برای زیر ۱ سال... البته خوب کردی باقالی ندادی... ولی اگه غذا به بچه نسازه باز آدم برنامه داره...
مهمونی هم با میزبان صحبت کن که شرایطتون به چه صورته و مثلا اگه ظهر باشه خیلی بهتره هم پسرت سرحاله هم اذیت نمیشه... پسرت هم جلوی بقیه وجهه ی بد نشون نمیده که توی ذهنشون مثلا بچه ی نق نقو یا وابسته و اینها توی ذهن هاشون بمونه... من این برام خیلی مهمه و سعی می کنم وجهه ی بد پسرم رو نبینن که برچسب بخوره و تا بزرگ بشه اون برچسبه روی خصوصیات واقعیش سایه بندازه...
اگه هم نمی تونن نری واقعا راحت تری، بعدا توی جمع کوچیکتر ببینشون
اگر قبول موضوع برات سخته، روانشناسی یونگ، بحث طرحواره ها خیلی می تونه ذهنت رو آماده ی این چند ماه بکنه... کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید، جفری یونگ در این مورد هست که چه مشکلاتی، چه آسیب هایی رو می سازه و از این نظر که ریشه ی اکثرشون بر میگرده به صفر تا سه سال، ما می فهمیم برای رخ ندادن یه مشکل در آینده، الان چطوری بهتره که رفتار کنیم...
و یه نکته ای که به ذهنم میرسه رعایت روتینه، درسته که آدم نیاز به معاشرت داره ولی مهمونی های شبانه مناسب بچه نیست، سعی کن در هر صورت زمان خوابش دیگه خونه باشید... عروسی رو زود بیای خونه به نفع خودتونه چون هم فشار زیادی به پسرت وارد نمیشه و هم حجم زیاد محرک نمی بینه، به روتینش هم میرسه، صداها هم توی سرش اذیت نمی کنه... غذای عروسی هم فکر کنم زیاد مناسب نباشه برای زیر ۱ سال... البته خوب کردی باقالی ندادی... ولی اگه غذا به بچه نسازه باز آدم برنامه داره...
مهمونی هم با میزبان صحبت کن که شرایطتون به چه صورته و مثلا اگه ظهر باشه خیلی بهتره هم پسرت سرحاله هم اذیت نمیشه... پسرت هم جلوی بقیه وجهه ی بد نشون نمیده که توی ذهنشون مثلا بچه ی نق نقو یا وابسته و اینها توی ذهن هاشون بمونه... من این برام خیلی مهمه و سعی می کنم وجهه ی بد پسرم رو نبینن که برچسب بخوره و تا بزرگ بشه اون برچسبه روی خصوصیات واقعیش سایه بندازه...
اگه هم نمی تونن نری واقعا راحت تری، بعدا توی جمع کوچیکتر ببینشون
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم