۱۴۰۱/۸/۱۵، ۰۲:۲۷ عصر
(۱۴۰۱/۸/۱۴، ۰۳:۵۶ عصر)Rose نوشته است: ندا دقیقا حرفای دل منو گفتی...
ما هم خیلیییی می گفتن بهمون که تی وی ندارید حوصله تون سر نمی ره آخه؟ چیکار می کنید؟
ولی اینقدر زندگیمون باحال و جذاب بود که حد نداشت...
ولی الان چی؟
حتی یادمون میره همو بوس کنیم :/
فقط موقع رفتن و برگشتنش هست که بعضا یادم می مونه که وسط اون هول و ولا که کرمشو بزنم، کلاهشو بذارم، مصیبت لباس پوشوندن و در آوردن لباسا وووو... یه بوسی هم به هر دوتاشون پرت بکنم یا نه...
اصلا همه ی زندگیم به فاک فنا رفته...
من فکر کنم افسردگی هم به شدت دارم...
سلام خوبین؟ امروز شانسکی این تاپیک را باز کردم و دیدم به به چقدر هم درد دارم



اما اینکه رز شما را نقل قول کردم به دلیل جمله آخرت بود، افسردگی... دوستم اگر فکر میکنی درصدی افسردگی داری حتما برو دکتر
من دقیقا از زمان بارداریم شدیدا شدیدا حال روحیم خراب بود ولی اهمیت ندادم تا وقتی زایمان کردم خیلی بهتر شدم اما باز 5،6 ماه بعد از زایمان باز حالم به هم ریخت البنه نه به اندازه دوران بارداریم. خلاصه ش کنم بعده یکسال که حالم مجدد بد بود رفتم روانپزشک، تا از حال و هوام واسش صحبت کردم گفت خانم شما افسردگی بعد از زایمان داری چطور متوجه نشدی؟! گفتم آقای دکتر من اتفاقا بعده زایمان خیلی بهتر شدم،5 ،6 ماه بعد حالم بد شد، گفت مگه حتما باید فردای زایمان افسرده شد که اسمشو گذاشت افسردگی بعد از زایمان؟! بهم گفت چرا زودتر نیومدی،گفتم واقعا فکر نمیکردم افسردگی باشه، غیر از چیزایی که خودم گفتم بهش علایمی که ازم پرسید اینا بود؟ کم حوصله ای؟ پرخاشگری میکنی؟ خب من دقیقا همینظور شده بودم، دارو داد دارم مصرف میکنم این دو هفته واقعا واقعا حس و حالم بهتره، رابطه م با پسرمم بهتره، امروزم مجدد نوبت ویزیت دارم...
همونطور که برای جسممون وقت میذاریم و مریض بشیم میریم دکتر بااااید برای روحمون هم وقت بذاریم.
قلب به همتون
