۱۴۰۱/۸/۱۹، ۱۱:۳۱ صبح
منم بیام حرف بزنم یه کم امیدوار بشید
دختر من 6 ماه اول خیلی خوب و عالی شب تا صبح خوب میخوابید ولی بعدش که میخواستم صبح برم سر کار خیلی بیدار میشد
پارسال این موقع ها بود که من همش صبح داغون از کنارش بیدار میشدم میرفتم سرکار
یعنی تا میومدم تو تختم صدا میکرد و من که میرفتم کنارش آرووم بود
ولی بگم 2 ماه قبل از تولد 2 سالگیش عالی شد
الان تو اتاق خودش 11 میخوابه تا 8 و 9 صبح
عصرام 3تا 5
دو ماه پیش عصرا خوابش به هم ریخته بود ولی الان خوبه
بچه ها دوره ای تغییر می کنند
دختر من لب به پنیر نمیزد
یه بار با خواهرم رفتن حمام و خواهرم واسش گفت که قدیما ما تو حمام قاضی میخوردیم
منم نون پنیر درست کردم بردم حمام و ازون روز خوشش اومده و میخوره
دختر منم کم غذاست و 4 تا قاشق که میخورد میزد به بلند شدن از صندلیش
الان بهش گفتم این چه کار زشتیه میکنی نمیخوای بگو نمیخوام تشکر کن و بگو من میذارمت پایین
حالا سیر که میشه طوطی وار میگه تشکر خیلی خوشمزه بود لطفا منا بیارید پایین خداراشکر که امروز کنار هم غذا خوردیم
حالا اگه رو زمینم باشه همینا میگه و خنده اش میگیره میگه من که تو صندلیم نبودم
یه عادت دیگه دخترم که جالبه عاشقه دمنوشه
هر شب قبل خوابش شیر گرم باید میخورد بعد از مریضیش دید که چند بار شب بالا آورده میترسه شیر بخوره میگه دم نوش بخوریم و یه کوچولو میخوره و میره مسواک و خواب
یه مورد دیگم شرطی شدن بچه هاست
این روزا حالم زیاد خوب نیست چند شب پیش رفته بودم رو تخت خوابیده بودم اومده میگه مامان بیا کارایه منا بکن من بخوابم
کاراشم مسواک زدنشه
نمیدونم بقیه بچه ها اینجورین یا نه
دخترم دلش ساعت 10 پاستیل میخواد میره برمیداره بهش میگم برو بذار فردا بخور شب خانوم دکتر گفته نخور و قبول میکنه
یه مورد دیگه که درکش بالاست
دیشب داشتم بلال میشستم تو دستم نصف شد و گفتم ااا نصف شد بهم میگه مامان من اینا میخورم تو ناراحت نشو
همون لحظه میخواستم براش بمیرم که اینقد درکش بالاست و حاضره کاری کنه که من ناراحت نشم
ببخشید که خیلی پراکنده نوشتم
دختر من 6 ماه اول خیلی خوب و عالی شب تا صبح خوب میخوابید ولی بعدش که میخواستم صبح برم سر کار خیلی بیدار میشد
پارسال این موقع ها بود که من همش صبح داغون از کنارش بیدار میشدم میرفتم سرکار
یعنی تا میومدم تو تختم صدا میکرد و من که میرفتم کنارش آرووم بود
ولی بگم 2 ماه قبل از تولد 2 سالگیش عالی شد
الان تو اتاق خودش 11 میخوابه تا 8 و 9 صبح
عصرام 3تا 5
دو ماه پیش عصرا خوابش به هم ریخته بود ولی الان خوبه
بچه ها دوره ای تغییر می کنند
دختر من لب به پنیر نمیزد
یه بار با خواهرم رفتن حمام و خواهرم واسش گفت که قدیما ما تو حمام قاضی میخوردیم
منم نون پنیر درست کردم بردم حمام و ازون روز خوشش اومده و میخوره
دختر منم کم غذاست و 4 تا قاشق که میخورد میزد به بلند شدن از صندلیش
الان بهش گفتم این چه کار زشتیه میکنی نمیخوای بگو نمیخوام تشکر کن و بگو من میذارمت پایین
حالا سیر که میشه طوطی وار میگه تشکر خیلی خوشمزه بود لطفا منا بیارید پایین خداراشکر که امروز کنار هم غذا خوردیم
حالا اگه رو زمینم باشه همینا میگه و خنده اش میگیره میگه من که تو صندلیم نبودم
یه عادت دیگه دخترم که جالبه عاشقه دمنوشه
هر شب قبل خوابش شیر گرم باید میخورد بعد از مریضیش دید که چند بار شب بالا آورده میترسه شیر بخوره میگه دم نوش بخوریم و یه کوچولو میخوره و میره مسواک و خواب
یه مورد دیگم شرطی شدن بچه هاست
این روزا حالم زیاد خوب نیست چند شب پیش رفته بودم رو تخت خوابیده بودم اومده میگه مامان بیا کارایه منا بکن من بخوابم
کاراشم مسواک زدنشه
نمیدونم بقیه بچه ها اینجورین یا نه
دخترم دلش ساعت 10 پاستیل میخواد میره برمیداره بهش میگم برو بذار فردا بخور شب خانوم دکتر گفته نخور و قبول میکنه
یه مورد دیگه که درکش بالاست
دیشب داشتم بلال میشستم تو دستم نصف شد و گفتم ااا نصف شد بهم میگه مامان من اینا میخورم تو ناراحت نشو
همون لحظه میخواستم براش بمیرم که اینقد درکش بالاست و حاضره کاری کنه که من ناراحت نشم
ببخشید که خیلی پراکنده نوشتم