بیاید باهم خونه مون رو تمیز کنیم

[liyane]

شب قبل كه تا ٥:٣٠ صبح بيدار بودم
صبح ساعت ١٠ صبح روز من شروع شد
صبحانه پسرم رو اماده كردم
صبحانه شو دادم
ظرفاي صبحانه رو شستم
ميان وعده پسر رو دادم
ناهار پسرم و ناهار خودمون رو درست كردم
دوتا سينك ظرف شستم
لباساي پسرمو شستم و پهن كردم
دستگيره هاي شسته شده رو مرتب توي كشو چيدم
كانتر رو تميز كردم
يهو پسرم شربت گريپ ميكسچرشو شكست
شيشه هارو جارو زدم
زمين رو تي كشيدم
ناهار پسرمو دادم
ظرفاي ناهار رو شستم
عصرونه پسر رو اماده كردم
شام درست كردم و دوباره يه كوه ظرف شستم
و درنهايت ساعت ١٠ شب تازه تميزكاري اصلي شروع شد
سينك رو وايتكس زدم
گاز رو برق انداختم
سنگ پشت گاز و سنگ پشت سينك رو دستمال كشيدم
ظرفاي خشك شده رو توي كابينتا چيدم
كل خونه و آشپزخونه رو جاروبرقي كشيدم
كل خونه و اشپزخونه رو بخارشور زدم
كانتر رو دستمال كشيدم و تمام وسايل اضافه رو از روش برداشتم
ميزهاي پذيرايي و ناهارخوري رو گردگيري كردم
آينه ي اتاق خواب رو دستمال كشيدم
شير اخر شب پسر رو دادم
و خونه در نهايت تميزي و آرامشه و من چراغهارو خاموش كردم