۱۴۰۱/۹/۲۳، ۱۲:۲۳ صبح
رخشید، بچه مظلومیه ولی رو مخمه طفل معصوم. البته تقصیر این نیستا من واقعا بی حوصله شدم و خسته. احساس می کنم یه عمر که باردارممم. دخترم مثلا این ماههای آخر به پاش جایی دست می زدم زود یه لقدی حواله می کرد و در می رفت ولی این دوست داره نازش کنی و ماساژش بدی. اون شبی تو خوابم بود و رو شکمم بود و بهم خندید و صورت مهربونی داشت و بعد صورتشو گذاشت رو دلم و منم نازش کردم. امیدوارم واقعا بچه آروم و خوبی باشه که بعد زایمان یه مدت بخوابم. البته از کمبود خوابم هست رخشید اعصابها، من خودم اصلا عادت به کم خوابی ندارم و اینکه جدیدا عمیق و خوب نمی خوابم رو مخمه و عصبی و ضعیفم می کنه. تو طول روز قشنگ حس یه آدم مریض و خسته رو پیدا می کنم.