روشنک جانم یه نی نی ۳۰ هفته ای تو همون بیمارستان من یک ماه تو دستگاه بود حالش خوب شد همون روزایی که من اونجا بودم برونش خونه
ایشالا که خیره واستون عزیزم
حق داری هر چی بگی بیا اینجا واسه ما بنویس
من خودم فقط اینجا آروم میشم
بغضتو نخور تو الان حق داری گریه کنی
حق داری هر چی بگی
آدم شب اول بعد زایمان وقتی صدای بقیه بچه هارو میشنوه و اتاق خودش خالیه انگار داره جون میده
خیلی درکت میکنم عزیزم خیییلی
عزیزم من شب اول که بی حسیم رفت خودم هر جوری بود بلند شدم راه رفتم اصلا نمیفهمیدم چیکار میکنم فقط میخواستم برم پیشش
از فرداشم هر روز صبح تا عصر رفتم ولی نمیذاشتن برم تو ، پشت در وایمیستادم هر چند ساعت ۱۰ دقیقه میذاشتن برم پیشش ، چون بچه من شیر نمیخورد فقط سرم زده بودن بهش
ولی خیلی حالم بد میشد میدیدمش الانم خوب نیستم فکر کنم افسردگی بعد زایمان گرفتم
خیلی به خودت برس ، به یکی بسپار فقط حواسش به تغذیه ات باشه
ایشالا که خیره واستون عزیزم
حق داری هر چی بگی بیا اینجا واسه ما بنویس
من خودم فقط اینجا آروم میشم
بغضتو نخور تو الان حق داری گریه کنی
حق داری هر چی بگی
آدم شب اول بعد زایمان وقتی صدای بقیه بچه هارو میشنوه و اتاق خودش خالیه انگار داره جون میده
خیلی درکت میکنم عزیزم خیییلی
عزیزم من شب اول که بی حسیم رفت خودم هر جوری بود بلند شدم راه رفتم اصلا نمیفهمیدم چیکار میکنم فقط میخواستم برم پیشش
از فرداشم هر روز صبح تا عصر رفتم ولی نمیذاشتن برم تو ، پشت در وایمیستادم هر چند ساعت ۱۰ دقیقه میذاشتن برم پیشش ، چون بچه من شیر نمیخورد فقط سرم زده بودن بهش
ولی خیلی حالم بد میشد میدیدمش الانم خوب نیستم فکر کنم افسردگی بعد زایمان گرفتم
خیلی به خودت برس ، به یکی بسپار فقط حواسش به تغذیه ات باشه