۱۴۰۱/۹/۲۶، ۰۱:۰۴ صبح
(۱۴۰۱/۹/۲۵، ۱۰:۴۵ عصر)atefehjjjjjjj نوشته است: رز ما واقعا ی سری غذاهای محدود رو میخوریم خیلی چیزا تو بشقاب ما جایی ندارن
نه بخاطر قیمتش واقعا خرج زیادی میکنیم برای شکم از مغزها گرفته تا پروتئین گوسفندی
ولی طبق روتین اطرافیانمون کلا ی سری غذاهای محدود میخوریم مثلا کل روند هفته تقریبا میشه عدس پلو با گوشت چرخ کرده و قیمه و قرمه سبزی و شوید پلو با گوشت یا مرغ و چلو کباب مرغ خونگی و مرغ سرخ شده و شامی یا همون ک*ت*ل*ت و ..
سبزیجات هم سبزی خوردن تو سفره هفته ای چندبار هست ولی نمیشه به بچه داد میشه؟؟،
یا مثلا کنگر یا ریواس و کرفس و این چیزا رو اصلا نخوردم و نمیدونم چجوریه
بخاطر همین اینا رو به دخترم ندادم هنوز
مثلا خورشت کرفس یا کلم پلو برام عجیبه !
ولی باید اینارو هم اضافه کنم
واقعا من بهتون غبطه میخورم چجوری هم بچه داری میکنید هم این همه مدلای مختلف غذا میپزید
عاطفه ما وقتی مادر میشیم، باید یه سری تغییراتی در زندگیمون ایجاد کنیم... تقریبا می دونم که الان می خوای بگی ما باهم زندگی می کنیم و مجبوری وووو... ولی این انتخاب شماست که باعث اجبار اونها میشه... اگه شما خودت برنامه ی مشخصی تعریف کنی، درستشون کنی و دخترت رو با شکم سیر بفرستی بره، این شمایی که نشون میدی بزرگ و مستقل شدی و بعنوان یک مادر باید به انتخاب های شما احترام گذاشته بشه...
من که حالا نمیگم خیلی شف هستم... ولی منم شرایط خونه ی پدریم شبیه شما بود... یعنی چون مادرم شاغل بود، یه روز درمیون آبگوشت بود، وسطاشم یکی دو مدل پلوی مخلوط (مثل استانبولی) و خورش بود که دائم همونا تکرار میشد و ما غذای جدید هم درست می کردیم، استقبال نمی شد... ولی دیگه بعد از ازدواج که آدم اون شرایط رو نداره... از بعد از ازدواج شروع کردم دستورای مختلف رو تست کردن... و سعی کردم هر چی که توی بازار هست، توی خونه ی منم توی همون فصل استفاده بشه... واقعا بستگی به اولویت هامون داره...
حالا نه در مورد این قضیه ها، کلی بعنوان یک ناظر بیرونی فقط دارم میگم... چون دیگه مادر شدیم... شرایطمون با قبل متفاوته... مبارزه برای رشد کردن، دیگه ذات مادر بودنه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم