اره ستی جون دیروز عصبانی بودم تصمیمم این بود خودم برم یه هفته بندرعباس یا کیش دخترم با باباش بمونه
شب رفتم بیرون این دو نفرو با هم گذاشتم خیر سرم خوش بگذرونم فقط چهار پنج ساعت نشسته بودم داشتم از دوربین نگاشون میکردم
گفتم خب برمم همین برنامه هست شایدم بدتر
دیگه هفته بعد شنبه (احتمال زیاد) با هواپیما میریم تا ببینیم اوضاع چطور پیش میره حداقل من هم باد به سرم بخوره دخترمم شاید متحول بشه
الانم تصمیم داشتم ناهار نپزم برای اولین بار باز دلم نیومد سینه مرغ زعفرونی با دورچین سبزیجات گذاشتم خدایی باید عکس همه غذاها رو پختم بذارم ببینید چیا رو نمیخوره
شب رفتم بیرون این دو نفرو با هم گذاشتم خیر سرم خوش بگذرونم فقط چهار پنج ساعت نشسته بودم داشتم از دوربین نگاشون میکردم
گفتم خب برمم همین برنامه هست شایدم بدتر
دیگه هفته بعد شنبه (احتمال زیاد) با هواپیما میریم تا ببینیم اوضاع چطور پیش میره حداقل من هم باد به سرم بخوره دخترمم شاید متحول بشه
الانم تصمیم داشتم ناهار نپزم برای اولین بار باز دلم نیومد سینه مرغ زعفرونی با دورچین سبزیجات گذاشتم خدایی باید عکس همه غذاها رو پختم بذارم ببینید چیا رو نمیخوره