میس شین عزیزم، به دختر بزرگترم حتی پپتی جونیور هم نساخت. آخرش شیرخشک متابولیک دادیم. پس فردا نوبت یه ماهش میشه ببینم دکترش چی میگه.
شیر خودمو به دختر بزرگترم میدم. اتفاقا اکثرا شیر خودمو بهش میدم. تو این مدتی که شیر جدید گرفته هر باری که بالا آورد بعد شیر خشک بود. اما رژیمی که به من گفتن حذف انواع لبنیات و مشتقاتش و هر خوراکیای که لبنیات داره بود بعلاوه کنجد و مشتقاتش و سویا. حالا نمیدونم رژیم شما چرا انقد سختگیرانه بود. شما اون مراعاتها رو به خاطر آلرژی پسرت کردی یا رفلاکس و کولیک؟ یا همش؟ اخه گفتی فقط سه چهار چیز میشد بخوری..
تمام دلخوشیم این بود قل کوچیک حالش خوبه..
من یه روز خونه مامانم بودم و یواشکی تو غذاش یکم کره ریخت. خودش میگه اندازه یه حبه قند اما من باورم نمیشه. همون عصر دوباره تو مدفوع دخترم لختههای کوچیک و باریک خون دیدم. اونقدر با مامانم دعوا کردم که به خاطر اینکه بقیه بهت بگن به به چه دستپخت خوبی داری بچهمو اذیت کردی
شیر خودمو به دختر بزرگترم میدم. اتفاقا اکثرا شیر خودمو بهش میدم. تو این مدتی که شیر جدید گرفته هر باری که بالا آورد بعد شیر خشک بود. اما رژیمی که به من گفتن حذف انواع لبنیات و مشتقاتش و هر خوراکیای که لبنیات داره بود بعلاوه کنجد و مشتقاتش و سویا. حالا نمیدونم رژیم شما چرا انقد سختگیرانه بود. شما اون مراعاتها رو به خاطر آلرژی پسرت کردی یا رفلاکس و کولیک؟ یا همش؟ اخه گفتی فقط سه چهار چیز میشد بخوری..
تمام دلخوشیم این بود قل کوچیک حالش خوبه..
من یه روز خونه مامانم بودم و یواشکی تو غذاش یکم کره ریخت. خودش میگه اندازه یه حبه قند اما من باورم نمیشه. همون عصر دوباره تو مدفوع دخترم لختههای کوچیک و باریک خون دیدم. اونقدر با مامانم دعوا کردم که به خاطر اینکه بقیه بهت بگن به به چه دستپخت خوبی داری بچهمو اذیت کردی
