گپ و گفت مامانهای 1401

[Rose]

لطف داری میس شین جان

ببین اول صبح و بیدار شدن و صبحانه دادن رو بسپر دست همسرت... زمان گذاشتن موقع شب اونم فقط برای خواب، چه کیفیتی داره مگه؟ بعد با این کاری که میگم، مقدار خواب پسرت شاید اصلا بیشتر هم شد!!! بعد گفتم زود بیدار شدن صبحگاهی برای آینده ی بچه هم خیلیییی خوبه... واقعا میگم مدنظر قرارش بده.. انسان جوری آفریده شده که با تاریک شدن هوا بخوابه و هورمون های رشد و ارامش و افزایش دهنده ی کیفیت زندگی آزاد میشه، توی روشنایی هم دنبال فعالیت و اینا...
من این مدل رو پیشنهاد می کنم: همسرت بچه رو 6.5 تا 7 بیدار کنن، دوتایی باهم صبحانه بخورن و برن پارکی جایی، شما بیشتر استراحت کن، ساعت 9 که همسرت بچه رو میده بهت، اولا هم زود بیدار شده هم رفته پارک بازی کرده، حتما یکمی خسته شده (نسبت به اینکه ساعت 9 بیدار بشه و صبح که هم خودش هم حتما باباش، انرژی خوبی دارن، همدیگه رو نمی بینن)، هم اینکه ظهر خیلی زودتر می خوابه، شب هم که باباش بیاد خوابه درسته بچه خوابه ولی خونه توی آرامش رفته دیگه... و شما دو تا اخر شب یکم می تونید چیل کنید و به خودتون برسید و از اونور زودتر هم بخوابید (چون بچه دیگه به حد بهانه گیری و قشقرق نمی رسه که خوابیدن رو بخواد طولانی کنه) و خوابتون منظم و واقعا با کیفیت تر بشه... یعنی 3-4 ساعتت اینطوری آزاد میشه... شب هم که نه برای خود بچه فایده داره که باباش رو فقط موقع خواب و قصه ببینه، باباش هم فقط اعصابش خرد میشه احتمالا چون بچه ها اخر شبا دیگه واقعا بدقلقن...

درباره ی بیدار شدنش من هنوز نفهمیدم پسرت چند سالشه، اما اگه بالای 3 هست، اولا سعی کن اصلاح وضعیت جیش رو انجام بدی که مثلا اخر شب زیاد اب ندی بهش، جاش خیلی خنک نباشه، جوراب بپوشون، بازی ترسناک نکن باهاش یا فیلم ترسناک و اینا نبینه وووو مسائل مرتبط...
اب هم که یادش بده بعد از مسواک و اب خوردن بعدش، تا صبح اب نداریم (واقعا توی این سنین بچه ها خیلی زود متوجه حرف ها و محدودیت هاش میشن)... اینکه هی بیدار بشه کیفیت خواب خودشم بد می کنه و رشد و اخلاقش خراب میشه...

بعد شاید توی طول روز کم آب می خوره که شب آب می خواد و هی جیش میکنه... آب روز رو ببر بالا، شب دیگه یاد بگیره کم باید آب بخوره، رفت توی رخت خواب هم دیگه خبری از آب نیست...

حالا هر کی هم منو ببینه میگه این رز توی هر چیزی نظر میده اشکال نداره، مهم اینه اونی که دنبال راه حل هست، یه گرهی از کارش باز شه، من به این چیزا توجه نمی کنم اگرچه شاید یه وقتا دلم بشکنه ولی به اون انرژی مثبت کارم بیشتر فکر می کنم که مطمئنم جریانش توی زندگیم هست...

راستی اگه بالای 3 هستید، به کارگاه های مادر و کودک، خانه بازی و اینا هم فکر کن... یا حتی مهد ساعتی... چون اینجوری که کل تایم بیداری بچه باهاش تنها باشی و بخصوص رفت و امد و اینها هم نباشه، مستهلک می کنه ادم رو... یعنی من که شدم... دنبال راه های دیگه هم باش... مثلا هر روز برنامه ی خاصی داشته باشید که چه بازی هایی کنید، چی درست کنید ووو...