سلام دنیا
خیلی برات خوشحالم که فرشته ات به آغوشت رسید :*
ببین من اصلا یادم نیست که اون زمان پسرم چیکار میکرد یا نمیکرد... تنها چیزی که یادمه گریه های بی وقفه اس... بی خوابیه....
ولی یادمه که یکی از کتاب هایی که در مورد خواب خوندم، درباره ی تکنیک فربر توضیح داده بود که جامعه ی اماریش از کجا بوده... خب دسترسی به یه تعداد نوزاد که بتونه ازمایششون کنه، جز در پرورشگاه میسر نبوده... و آزمایش ها روی اونها انجام شده.. اما مساله ای که مرتبط با سوال شماست، اینه که این بچه ها، معمولا توجه زیادی از محیط نگرفتن... یعنی کسی نبوده که تمام وقت تک به تک براشون وقت بذاره، باهاشون ارتباط چشمی بگیره... بهشون شیر بده، لالایی بخونه وووو...
شاید بر اثر همین مساله، پسرت یکم از تکامل سن خودش عقب باشه اگرچه دکتر وقتی گفته چشمش سالمه و هنوز وقت داره، جای نگرانی زیادی نیست اما چیزی که به ذهن من می رسه اینه که سعی کن در معرض محرک های مختلف قرارش بده...
توی تاپیک بازی های زیر 2 سال یه سری تصاویر با کنتراست بالا گذاشتم، بچه ها اون ها رو خیلی دوست دارن چون فکر کنم تا 6 ماهگی، دیدشون سیاه و سفیده و هر چی کنتراست بالاتر باشه براشون جالب توجه تره... اونا رو پرینت کن، بچسبون روی مقوا و از وسط خم کن و بذار دورش و پسرتم بذار روی شکمش...
تامی تایم رو هم خیلی جدی بگیر، دورش اسباب بازی های رنگی رنگی (جیییغ) بذار، تکونشون بده، راهشون ببر و ببین با چشمش دنبال می کنه؟ یا نه... البته که فکر می کنم این زوده هنوز...
تااااا می تونید باهاش ارتباط چشمی داشته باشید و جلوی روش باهاش خیلی اغراق شده و واضح صحبت کنید، جغجغه های ملو و با صدای قشنگ و آروم رو در دو طرف سرش تکون بده ببین ریسپاند داره یا نه...
تا می تونیددددد براش خودتون شعر بخونید، تمام بدنش رو لمس کنید، ماساژش بدید (روغن ماساژ یادت نره)، تا می تونی توی بغلت نگهش دار بصورتی که پوستاتون باهم تماس داشته باشه...
کارت های بازی در اختیارش بذارید... ببین می تونه چیزی رو بگیره یا نه، دستتو بذار توی مشتش ببین قدرتمند می گیردشون یا نه...
بازی های حسی رو شروع کن، همین دیروز یه سریاش رو توی تاپیک گذاشتم...
فرم های ASQL رو بگیر، برای سن های مختلف مایلستون هایی رو اورده که چک لیسته و پرینت کن یا توی سایت پرش کن و ببین در چه وضعیتی هست... می تونی پرینت و پرش کنی و از یه دکتر تکامل وقت بگیری که خیالت راحت بشه... اگه از 2 آبان توی پرورشگاه بوده، حتما حتما زیر 2.5 ماه نیست دیگه... شما باید کارهای تکامل پایین تر رو چک کنی باهاش، اگه اونها اکی هستن، سطح تمرین رو ببری بالا...
راستی برای توی ماشین هم، صندلی ماشین بگیر که ایمن باشه و خودت هم راحت باشی... تا حدود 1 سالگی که عقب بشینی، راحت می تونی گریه هاشم کنترل کنی یا غذا بهش بدی ووو... ولی توی بغلت نگیر که خیلی خطرناکه...
در کل توصیه ای که می تونم برات داشته باشم اینه که سعی کن اطلاعاتت رو ببری بالا و تا می تونی مطالعه کنی... الان این خوبی رو دارید که بدون پارگی شکم و افسردگی پس از زایمان وووو... یه بچه ی تقریبا از اب و گل در اومده، پیشتون اومده، ولی خب از طرف دیگه، بچه اون اتچمنت رو شاید با شما نداشته باشه و حس خاصی بهتون نداشته باشه وووو حالا مشکلاتی که ممکنه که بچه های اداپت شده داشته باشن رو باید باهاشون آشنا باشی به نظر من...
خیلی برات خوشحالم که فرشته ات به آغوشت رسید :*
ببین من اصلا یادم نیست که اون زمان پسرم چیکار میکرد یا نمیکرد... تنها چیزی که یادمه گریه های بی وقفه اس... بی خوابیه....
ولی یادمه که یکی از کتاب هایی که در مورد خواب خوندم، درباره ی تکنیک فربر توضیح داده بود که جامعه ی اماریش از کجا بوده... خب دسترسی به یه تعداد نوزاد که بتونه ازمایششون کنه، جز در پرورشگاه میسر نبوده... و آزمایش ها روی اونها انجام شده.. اما مساله ای که مرتبط با سوال شماست، اینه که این بچه ها، معمولا توجه زیادی از محیط نگرفتن... یعنی کسی نبوده که تمام وقت تک به تک براشون وقت بذاره، باهاشون ارتباط چشمی بگیره... بهشون شیر بده، لالایی بخونه وووو...
شاید بر اثر همین مساله، پسرت یکم از تکامل سن خودش عقب باشه اگرچه دکتر وقتی گفته چشمش سالمه و هنوز وقت داره، جای نگرانی زیادی نیست اما چیزی که به ذهن من می رسه اینه که سعی کن در معرض محرک های مختلف قرارش بده...
توی تاپیک بازی های زیر 2 سال یه سری تصاویر با کنتراست بالا گذاشتم، بچه ها اون ها رو خیلی دوست دارن چون فکر کنم تا 6 ماهگی، دیدشون سیاه و سفیده و هر چی کنتراست بالاتر باشه براشون جالب توجه تره... اونا رو پرینت کن، بچسبون روی مقوا و از وسط خم کن و بذار دورش و پسرتم بذار روی شکمش...
تامی تایم رو هم خیلی جدی بگیر، دورش اسباب بازی های رنگی رنگی (جیییغ) بذار، تکونشون بده، راهشون ببر و ببین با چشمش دنبال می کنه؟ یا نه... البته که فکر می کنم این زوده هنوز...
تااااا می تونید باهاش ارتباط چشمی داشته باشید و جلوی روش باهاش خیلی اغراق شده و واضح صحبت کنید، جغجغه های ملو و با صدای قشنگ و آروم رو در دو طرف سرش تکون بده ببین ریسپاند داره یا نه...
تا می تونیددددد براش خودتون شعر بخونید، تمام بدنش رو لمس کنید، ماساژش بدید (روغن ماساژ یادت نره)، تا می تونی توی بغلت نگهش دار بصورتی که پوستاتون باهم تماس داشته باشه...
کارت های بازی در اختیارش بذارید... ببین می تونه چیزی رو بگیره یا نه، دستتو بذار توی مشتش ببین قدرتمند می گیردشون یا نه...
بازی های حسی رو شروع کن، همین دیروز یه سریاش رو توی تاپیک گذاشتم...
فرم های ASQL رو بگیر، برای سن های مختلف مایلستون هایی رو اورده که چک لیسته و پرینت کن یا توی سایت پرش کن و ببین در چه وضعیتی هست... می تونی پرینت و پرش کنی و از یه دکتر تکامل وقت بگیری که خیالت راحت بشه... اگه از 2 آبان توی پرورشگاه بوده، حتما حتما زیر 2.5 ماه نیست دیگه... شما باید کارهای تکامل پایین تر رو چک کنی باهاش، اگه اونها اکی هستن، سطح تمرین رو ببری بالا...
راستی برای توی ماشین هم، صندلی ماشین بگیر که ایمن باشه و خودت هم راحت باشی... تا حدود 1 سالگی که عقب بشینی، راحت می تونی گریه هاشم کنترل کنی یا غذا بهش بدی ووو... ولی توی بغلت نگیر که خیلی خطرناکه...
در کل توصیه ای که می تونم برات داشته باشم اینه که سعی کن اطلاعاتت رو ببری بالا و تا می تونی مطالعه کنی... الان این خوبی رو دارید که بدون پارگی شکم و افسردگی پس از زایمان وووو... یه بچه ی تقریبا از اب و گل در اومده، پیشتون اومده، ولی خب از طرف دیگه، بچه اون اتچمنت رو شاید با شما نداشته باشه و حس خاصی بهتون نداشته باشه وووو حالا مشکلاتی که ممکنه که بچه های اداپت شده داشته باشن رو باید باهاشون آشنا باشی به نظر من...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم