۱۴۰۰/۷/۲۳، ۰۲:۳۴ عصر
من با کار نکردن و کمک نکردن میتونم کنار بیام ولی با اخم و تخم و قهر و این داستانا اصلااا نمیتونم اونم تو این شرایط
یعنی یه جوری باهاش برخورد میکنم که از هر چی قهره بیزار بشه
فاطمه تو خیلی از خود گذشتکی میکنی دختر
مرد به اون سن و سال خجالت نمیکشه زن و بچه هاشو تنها میذاره خونه میره قهر
یه هفته بده دست من درستش کنم
تازه من خیلی صبورم مامانم اینهمه سال همیشه میگفت قدر شوهرتو بدون ، حالا یه مدت اینجا موند همش میگه 《 من بودم عمرااا نمیتونستم با همچین مردی کنار بیام ، باورم نمیشه دختر من انقدر صبور باشه و چیزی نگه 》 اما من در مقابل فراموش کاریا و تنبل بازیاش فقط صبر دارم نه بی اخلاقی !!!
یعنی یه جوری باهاش برخورد میکنم که از هر چی قهره بیزار بشه
فاطمه تو خیلی از خود گذشتکی میکنی دختر
مرد به اون سن و سال خجالت نمیکشه زن و بچه هاشو تنها میذاره خونه میره قهر
یه هفته بده دست من درستش کنم
تازه من خیلی صبورم مامانم اینهمه سال همیشه میگفت قدر شوهرتو بدون ، حالا یه مدت اینجا موند همش میگه 《 من بودم عمرااا نمیتونستم با همچین مردی کنار بیام ، باورم نمیشه دختر من انقدر صبور باشه و چیزی نگه 》 اما من در مقابل فراموش کاریا و تنبل بازیاش فقط صبر دارم نه بی اخلاقی !!!