آلما جون من چون با امیر میرم سفر و ایشون ایرادی هست، مجبورم یکمی بیشتر هزینه کنم ولی خودم با هتل های ارزون تر اوکی هستم.
خلاصه رفتیم هتل پانوراما، پارسال افتتاح شده و خداییش داخلش خیلی شیک بود. لابی و طبقات عالی بودند. اما، خب محوطه حیاط هتل نداره.
بر خیابون درش باز میشه اما خوبیش اینه که دور میدون قرار گرفته و درش را به صورت خیییلی اریب نسبت به ساختمون ایجاد کردند. یه حالت گنبدی و سه تا پله جلوی گنبد وردی به درش دادند که اینطوری یه فضای مختصر شیک و پیکی جلوی در هتل ایجاد شده و بلافاصله وارد ساختمان میشی و اصلا حیاط و باغ نداره. در صورتی که مثلا هتل داریوش یا حتی شایگان یه باغ کوچک برای قدم زدن دارند. این بیشتر مشابه هتل های دبی ساخته بود.
ما اتاق چهارتخته لوکس گرفتیم. درواقع دو تا اتاق بود که هرکدام کامل بود. بادر وسطش. مامانم رفت اتاقی که تخت هاش جدا بود ما رفتیم اتاقی که تخت دونفره بود با یک تخت تک نفره. امکانات اتاق هم کامل بود، یخچال و سینک ظرفشویی و کلی کابینت و چای ساز و ماکروفر و حمامش وان بسیار عالی داشت تا جاییکه من تا حالا دلم نیومده تو وان هیچ هتلی حتی هتل های خارجی برم. اما، اینجا وانش محشر و تمیز بود. اینقدر تو وان لم دادم که موهام نیمه پوسیده شده وزززز کرده

دیگه شب آخر با کلاه پلاستیکی رفتم تو وان...
صبحانه اش هم خیییلی متنوع بود. ولی ما زیاد اهلش نبودیم فقط مامانم خوب میخورد. که اونهم اینقدر صبحانه غاطی پاطی میخورد که دیگه نهار شام جا نداشت...
من صبحانه املت، نیمرو، عدسی، سوپ، ذرت مکزیکی، الویه، سالاد کلم، پنکیک گرم که همونجا مینداخت با نوتلا، شیرقهوه و هندوانه میخوردم. البته هر روز دوتا آیتمشو.
اما، مامانم انواع مختلف سوسیس تخم مرغ و املت اسفناج و کوکو، حلوا، خامه با عسل و نوتلا و مربا بالنگ و سالاد مکزیکی، یونانی، الویه، کیک دارچینی، کیک شکلاتی، همرو غاطی میخورد..
برای نهار هم فلامینگوچان رستوران دارچین و معرفی کرد که یک ماهی سیبس و یک قلیه ماهی خوردیم. البته یک پرس گرفتیم همگی باهم خوردیم در دو روز مختلف.
یک شب هم رفتیم شاندیز صفدری که جنگ طنز بود با سه تا خواننده. جالب بود غذاش هم خوب بود ولی خیییلی گرون بود. مثلا کباب برگ یا فیله که همه جا دویصت تومن بود، اینجا سیصد تومن بود. قرار بود با ماشین بیان ما رو هشت ببرن تا دوازده و نیم شب. اما ماشین ده اومد بردمون تا دوازده و ربع.
اینطوری کلک میزنند و افراد و سری به سری میبرن که تعداد بیشتری توی رستوران جا بدن. گفتن اگر میخواهید برنامه کامل باشه باید خودتون هزینه ماشین بدید که کاش میدادیم. البته خیییلی جاش از مرکز شهر دورافتاده بود.. اینقدر تو تاریکی و بیابونی ماشین تخته گاز میرفت که گفتم بردن سرمونو بریدن!
خلاصه من خداروشکر صبح خودمو وزن کردم دیدم دوباره اومدم رو 58. یعنی نیم کیلو تپل شدم!
چون خیلی راه میرفتیم. آب هم خییلی سرد بود من زیاد شنا نکردم. البته بخاطر عمل چشمم، قرار نبود خیلی هم شنا کنم. ولی همین که رو آب دراز کشیدم موجهای بسیار وحشی میزد و آدمو میبرد وسط. خیلی هم آبش سرد بود.
خلاصه دیگه بگم براتون که من خودم اینطوری قبلا مسافرت میرفتم، یه هتل معمولی بدون صبحانه، بعد صبحانه کافی شاپ های خوب، یک روزهم صبحانه عالی توی بهترین هتل جزیره و برای نهار و شام هم از خونه الویه و رولت مرغ یا یا پیراشکی گوشت یا سبزیجات تهیه میکردم. هزینه غذا و هتل زیاد نمیدادم. اما، خب امیر که باشه نمیشه باهاش این حرکات و کرد. ادای باکلاسا رو درمیاریم.
خرید هم پاساژ پردیس 1 و 2 خریدهای خوبی داشتم، از پاساژ مرجان و مروارید هم که جنس چینی دارن، سوغاتی گرفتیم. قیمت هام مثل تهران بود، فقط چون من وقت خرید ندارم و حسرت به دل خرید یه کش سر، یا شلوار لگ تیره بودم اینجا دیگه گفتم وقت گذاشتم بذار خریدهایی که لازممه انجام بدم. لوازم آرایش هم خیییلی گرون بود و فعلا فقط رژ لبشو استفاده کردم که ناراضیم. مایو خریدم که ناراضیم.. فکر کن بکیینی هست که کاپش نصفه تو دوزی شده و من باا اینکه پروو کردم نفهمیدم. الکی به اسم تامی اصل بهم انداختند. اما، شکلات از تهران ارزون تر بود. اونهم نه خیلی.. مثلا هوبی اینجا هفت تومنه، اونجا شش تومن بود. یه جا پنج و نیم بود ما ازون گرفتیم.
راستی نگید نمیتونیم بریم. الان آفرهای کیش خیلی خوبه. یعنی با سه تومن (نفری سه تومنا) میشه چهار روزه رفت. هم هتل هم بلیط. غذاهم گفتم چیکار کنید. میمونه یه تفریح آبی که فوقش ششصد هفتصد برای اونها خرج میشه.