امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار 1401
ندا تو خیلی خوش شانس بودی هااا
۹ و ۱۰ خیلی خوبه ک
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، رخشید
پاسخ
منکه کلا تا هفته 20 هیچیم نبود از 20 تازه شروع شد تهوعام Big Grin
اخرم هفته 34 دور از همتون با یه بالا اوردن عمیییق کیسه ابم رو به فنا دارم و پل پسر تشریف اوردن Big Grin Tongue
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، nona، آیسان ۹۶، رخشید
پاسخ
وای رخشید برای من تنها چیزی که کمی موثر بود همون دمیترون بود روزی سه تا...من تا سه روز قبل زایمان همچنان بالا آوردم...اصلا یه مسواک درست حسابی نشد بزنم...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، آیسان ۹۶، رخشید
پاسخ
رخشید دمیترون میخوری؟من سر هردو دمیترون میخوزدم
سر اولی روزی چند بار بالا میاورذم تا هفته 15 16
سر دومی همش حالت تهوع داشتم تا همون حدودا
هر دو مزخرف بودن مخصوصا کله سحر باید راه میفتادم میرفتم سرکار همش با تهوع
ولی دمیترون بهترم میکرد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • رخشید
پاسخ
من تقریبا اصلا تهوع نداشتم. یک بار هم بالا نیاوردم. خلاصه هیچیم شبیه فیلمها نبود.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، sims s
پاسخ
منم نداشتم ترگل بجز تا حدود هفته ۸-۹ دو بارم بالا اوردم وای باقی مواقع سر کار وقتی حالت تهوع میگرفتم به خودم میگفتم نباید بابا بیاری اینهمه زحمت کشیدی غذا بخوری یه چیز به این بچه برسه نعععععع بالا نیار
میرفتم پنج شش دقیقه دم سرویس واحد وایمیسادم که اگه بالا اومد ابروریزی نشه وای تمام سعیمو میکردم نیاد حواسمو پرت میکردم میرفتم جلوی پنجره باز و … هرچند اکثر اوقات کنترلش دست ادم نیست
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015
پاسخ
من تا هفت ماهگي شديدا بالا مياوردم
روزي سه تا چهار بار
ولي بيشتر از تهوع ضعف اذيتم ميكرد
من ميگم ضعف شما فقط ميشنويد
تهوعم از غروب به بعد شروع ميشد
صبح ها تا زماني كه هوا روشن بود خوب بودم و حسابي ميخوردم ناهار دو بشقاب غذا ميخوردم
يادمه حتي توي چُرت ظهرگاهي هم خواب غذا ميديدم
ولي هوا كه به سمت تاريك شدن ميرفت حالم خراب ميشد
از بيرون ميترسيدم
همسرم غذا سفارش ميداد از قبل غذارو هواميداد بوش بره
بعد ميگفت برو بالا بيار كه بشيني غذاتو بخوري
چقد توي خونه و آشپزخونه گند زدم نگم براتون
طفلي همسرم چقد با صبوري اون كثافتارو جمع ميكرد
تا مامانم اومد و همه جاي خونه نايلون جاساز كرد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، nona، youtab، آیسان ۹۶
پاسخ
یاد جاسازی مواد مخدر افتادم Smile
پاسخ
لیانه من همیشه یاد تو می‌افتادم وقتی ک ویار داشتم
میگفتم اون بنده خدا تا آخرش درگیر بود
چقد اذیت شد
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
پاسخ
اره والا من اصلا از بارداري خير نديدم

يه موقع هايي حس ميكردم بچه ميخواد از حلقم بياد بيرون
توي هفت ماهگي با اون شكم به شدت بالا مياووردم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان