من همیشه تو زندگی اول خودم اررجح بودم و بس.چه موقعی که دختر خونه بودم که الان که ازدواج کردم.یه جاهایی شاید حسکردم خودخواهیه ولی اخلاقم این بوده رفته تو وجودم.مثلا من الان پریود میشم قطعا تا دو روز شستن ظرفا با شوهرمه بدون برو برگرد.یا از سر کار بر میگردم غذای شام با شوهرمه چون نمیتونم هم واسه شب غذا درست کنم هم فردا.هر ماه به جز پس انداز واسه خودم 3 4 مدل لباس میخرم .کفش میخرم حالا کفش کمتر چون خیلی دارم .بهداشتی کرم پوستی و ابرسان میخرم هر 6 ماه یه مش اگه نکردم هر 2 ماه 3 ماه رنگی چیزی.خونه مادر شوهرم هیچ وقت یه مدل نمیرم جلو جاریم و خواهر شوهر همینطور . شوهرمم دیگه عادت کرده البته اون موقع هم که دوست بودیم جلوش هر روز یه مدا میپوشیدم شاید خیلی تاپ و گرون نخرم همیشه ولی همیشه متنوع میپوشم.البته این خصلتم مال مامانمه.چون شوهرم محل کارش نزدیک خونس معمولا ماشین دست منه ولی امسال زمستون میومد منو میذاشت سر کار دوباره عصری میومد دنبالم.حوصله نداشته باشم غذا درست نمیکنم حاضری میخوریم برعکس مامانم تا ازبیرون میومد میرفت تو اشپزخونه ولی من ترجیح میدم از بیرون بگیریم بشینیم با شوهرم تلویزیونی برنامه ای چیزیببینیم.ولی همون غذایی که درست میکنم رو با عشق درست میکنم که کیف کنه
خلاصه هر جور عادت بدین همونطوری هم میمونه
خلاصه هر جور عادت بدین همونطوری هم میمونه
۱۴۰۱/۲/۲۶ بالاخره مال هم شدیم
